#حلوای_زعفرونی
۱ روز پیش
امروز روز مادر است…
اما من از صبح با اشک و درد بیدار شدم،🥹
دردی که فقط مادرِ داغدار معنایش را میفهمد.
امروز دیگه آرمینم نگفت: «مامان روزت مبارک.»😭
امروز دیگر آغوش گرم پسرم نیست🥹
امروز فقط سکوت بود…
سکوتی که مثل پتک روی قلبم میکوبد.
امروز کیک نپختم…
حلوا پختم.
حلوا برای روز مادر…
چه دردی بالاتر از این؟
دلم میسوزد…
چون یادم میآید که همین روزها
آرمینم با ذوق برایم هدیه میخرید،
میآمد میگفت: «مامانم… روزت مبارک.»
و من از شدتِ عشق ذوب میشدم.
امروز اما فقط عکسش را بغل کردم،
اشکهایم روی قابش چکید،
به خدا گفتم:
«پروردگارم…
به دستهای خالی ام نگاه کن
دلم پُر از عشقِ آرمین است…
فقط طاقت دلتنگیاش را بده.»
آرمینم…
پسر قشنگم…
امروز دنیا جشن میگیرد،
اما من فقط با خاطرههای تو زندهام.
کاش لحظهای
فقط لحظهای
آغوشت را دوباره حس میکردم…
روز مادر برای من جشن نیست،
زخمیست که دوباره باز میشود.
اما باز هم آرام در دلم میگویم:
ممنون که مادر تو هستم…
اگرچه دلم شکسته،
اما این عنوان،
زیباترین قسمت زندگی من است.
#حلوای_زعفرانی
من برای این حلوا اول ۳ پیمانه شکر رو با ۲/۵پیمانه آب گذاشتم بجوشه،حدود ۵ دقیقه که جوشید کنار گذاشتم تا خنک بشه بعد زعفران دم کردم زعفران غلیظ ،حدود یک استکان کوچک،بعد ۵پیمانه آرد رو تفت دادم حدود نیم ساعت بعد ۲۵۰ گرم کره بهش اضافه کردم وبازهم یکربع دیگه تفت دادم وبعد یک قاشق مربا خوری هل آسیاب شده اضافه کردم وبعد از روی گاز اضافه کردم وبعد شیره وزعفران رو بهش اضافه کردم وخوب ورز دادم تا حلوا اینجوری یکدست بشه وبعد قالب وقیف زدمشون وروشون پودر پسته ریختم
اما من از صبح با اشک و درد بیدار شدم،🥹
دردی که فقط مادرِ داغدار معنایش را میفهمد.
امروز دیگه آرمینم نگفت: «مامان روزت مبارک.»😭
امروز دیگر آغوش گرم پسرم نیست🥹
امروز فقط سکوت بود…
سکوتی که مثل پتک روی قلبم میکوبد.
امروز کیک نپختم…
حلوا پختم.
حلوا برای روز مادر…
چه دردی بالاتر از این؟
دلم میسوزد…
چون یادم میآید که همین روزها
آرمینم با ذوق برایم هدیه میخرید،
میآمد میگفت: «مامانم… روزت مبارک.»
و من از شدتِ عشق ذوب میشدم.
امروز اما فقط عکسش را بغل کردم،
اشکهایم روی قابش چکید،
به خدا گفتم:
«پروردگارم…
به دستهای خالی ام نگاه کن
دلم پُر از عشقِ آرمین است…
فقط طاقت دلتنگیاش را بده.»
آرمینم…
پسر قشنگم…
امروز دنیا جشن میگیرد،
اما من فقط با خاطرههای تو زندهام.
کاش لحظهای
فقط لحظهای
آغوشت را دوباره حس میکردم…
روز مادر برای من جشن نیست،
زخمیست که دوباره باز میشود.
اما باز هم آرام در دلم میگویم:
ممنون که مادر تو هستم…
اگرچه دلم شکسته،
اما این عنوان،
زیباترین قسمت زندگی من است.
#حلوای_زعفرانی
من برای این حلوا اول ۳ پیمانه شکر رو با ۲/۵پیمانه آب گذاشتم بجوشه،حدود ۵ دقیقه که جوشید کنار گذاشتم تا خنک بشه بعد زعفران دم کردم زعفران غلیظ ،حدود یک استکان کوچک،بعد ۵پیمانه آرد رو تفت دادم حدود نیم ساعت بعد ۲۵۰ گرم کره بهش اضافه کردم وبازهم یکربع دیگه تفت دادم وبعد یک قاشق مربا خوری هل آسیاب شده اضافه کردم وبعد از روی گاز اضافه کردم وبعد شیره وزعفران رو بهش اضافه کردم وخوب ورز دادم تا حلوا اینجوری یکدست بشه وبعد قالب وقیف زدمشون وروشون پودر پسته ریختم
...
طرز تهیه و دستور پخت های مرتبط